کد مطلب: 77660
"شارون" مُرد+ سابقه يک عمر جنايات "قصاب صبرا و شتيلا"
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 637
به گزارش سلام لردگان به نقل از باشگاه خبرنگاران، روزنامه جروزالم پست دقايقي پيش از مرگ " آريل شارون" خبر داد.
"شارون" مدت هشت سال در بيمارستان و در کما بسر ميبرد.
*** تولد شارون در خانوادهاي لهستاني- بلاروسي
"آريل شاينرمن"، معروف به "آريل شارون" (Ariel Sharon)، در تاريخ 27 فوريه 1928، در روستاي ميلان فلسطين به دنيا آمد؛روستايي که بعدها شهرک "کفار ملال" ناميده شد.
پدر لهستانياش "شموئل شاينرمن" (Shmuel Scheinermann) در سال 1921 به عنوان صهيونيست فعال، همراه همسر بلاروسياش "ورا شنهروف" (Vera Schneeroff) از ترس ارتش سرخ نازيها فرار کرد و پس از مهاجرت به قفقاز به کشاورزي مشغول شد. اين دو به همراه فرزندشان "آريل" از قفقاز به "سرزمين فلسطين" نقل مکان کردند.
*** خوي جنايتکاري شارون، در نخستين سالهاي نوجواني جرقه زد
شارون در دانشگاه عبري قدس، درس تاريخ و خاورشناسي را فرا گرفت و تحصيلات دانشگاهياش را در دانشکده حقوق شهر قدس ادامه داد. وي در سال 1996 از اين دانشگاه فارغالتحصيل شد و بعدها توسط پدرش به دانشکده کشاورزي فرستاده شد، اما به دليل بيعلاقگي به رشته کشاورزي تحصيل در اين رشته را رها کرد.
شارون از همان کودکي به جنايتکاري مشهور بود، تا جايي که گفته ميشود در کودکي همواره چوبي را براي کتک زدن کودکان و مجبور کردن آنها به انجام خواستههايش به همراه داشت.
شارون 14 ساله بود که به گروه تروريستي "هاگانا" (haganah) پيوست. اين گروه، هسته اصلي در ارتش نوپاي اسرائيل را تشکيل ميداد که مأمور تخريب و تصرف خانهها و اراضي کشاورزي فلسطينيان بود. در همين زمان بود که اندک اندک نخستين آجرهاي يک بناي سياه و يک رژيم جعلي، بر روي زميني غصبي نهاده ميشد.
شارون، در سال ???? به عضويت پليس شهركهاي يهودي درآمد.
وي در جنگ 1948 كه به اشغال بسياري از سرزمينهاي فلسطيني منجر شد، فرماندهي يک گروهان پيادهنظام را بر عهده گرفت که جنايتهاي زيادي عليه فلسطينيان انجام داد. از اين سال به بعد، وي به طور متوالي، فرماندهي گروهانهاي متعددي را براي اشغال سرزمينهاي فلسطين بر عهده داشت.
*** ازدواج و فرزندان
شارون در سال 1953 با زن اولش "مارگاليت"، يک يهودي رومانياييتبار ازدواج کرد ولي در اثر يک حادثه رانندگي، او و پسر مشترکشان را از دست داد. شارون بعد از مارگاليت با خواهر کوچکتر او "ليلي" ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نامهاي "عمري" و "گيلعاد" شد.
"عمري شارون" که اکنون 43 سال دارد، پسر ارشد آريل شارون در سال 2008 به جرم تقلب و رشوه، نقض قوانين مالي در حين تبليغات انتخاباتي، جعل اسناد و مدارک و دروغگويي به 9 ماه حبس محکوم و راهي زندان شد.
*** نظاميگري و حضور در ارتش
آريل شارون تا قبل از سال 1948 شناخته شده نبود. وي در اين سال به عنوان يکي از افسران يگانهاي ويژه تحت نظارت سازمان اطلاعات نظامي به اقدامات انتقامجويانه عليه اردوگاههاي فلسطيني و روستاهاي مرزي فلسطين مشغول بود.
وي در سال 1952 يگان ويژهاي را تحت عنوان "يگان 101" تأسيس و اعضاي اين يگان را از ميان جنايتکاران و زندانيان سابقهدار محکوم به مرگ و همچنين قاتلان و دزدها انتخاب کرد. شارون اعضاي اين گروه را تحت آموزشهاي سخت نظامي از جمله آموزش طي مسيرهاي طولاني و عمليات ويران سازي و تخريب مکانهاي مختلف قرار داد.
يگان 101 با چنان جدّيتي عمل ميکرد که کم کم چهره شارون، به عنوان مدير اين مجموعه را براي يهوديان اروپايي که هر ساله گروه گروه به سمت فلسطين اشغالي مهاجرت ميکردند، آشناتر کرد.
شارون در رأس يگان 101 به عنوان اولين عمليات نظامي خود به روستاي فلسطيني "القبيه" در شمال قدس و منطقه مرزي تحت سلطه اردن حمله کرد و هدف حملات توپخانهاي قرار داد. 69 تن از مردم بيگناه اين روستا، از جمله دهها زن و کودک و پير در کشتاري وحشيانه قتل عام، و تقريباً تمامي خانهها و مساجد اين روستا، شبانه نابود شدند.
پس از انتشار خبر اين جنايت غيرانساني در جهان، اسرائيل به اين بهانه متوسل شد که حمله به روستاي القبية به خاطر انتقام گرفتن از قتل يک زن يهودي به همراه کودکش بود. بعدها نيز مقامات اسرائيلي مدعي شدند عاملان حمله به روستاي القبية جزو شهرکنشينان صهيونيستي بودند نه نظاميان اسرائيلي، اما شوراي امنيت اين جنايت صهيونيستي را به شدت محکوم کرده و آن را اقدامي از پيش طراحي شده توصيف کرد. مسألهاي که بعدها برخي رهبران صهيونيستي در اظهاراتشان به آن اقرار کردند.
پس از کشتار روستاي القبية و قتل عام 69 تن از جمله زنان و کودکان،شارون در سال 1955 لقب "نظامي بيهمتا و جسور" ارتش رژيم صهيونيستي را از آن خود کرد.
*** خروج از ارتش و آغاز مسئوليتهاي سياسي شارون
- تصدي پستهاي کليدي در وزارتخانهها
پس از جنگ شش روزه ژوئن 1967 و شکست کشورهاي عربي، شارون از ارتش استعفا داد و وارد صحنه سياست شد.
شارون به عنوان يکي از برجستهترين فرماندهان ارتش رژيم صهيونيستي، كه طي سالهاي 1969 الي 1973 سنگدلي و آدمكشي خارقالعادهاي را در تمام عملياتها از خود نشان داده بود، با آن كه در جنگ ???? از اعراب شكست سختي خورد، اما به دليل اقدامات جنايتكارانهاش عليه اعراب فلسطيني در صحراي سينا، سربازانش به وي لقب "پادشاه" دادند. از همين جنگ به بعد، وي از ارتش استعفاء داد و گام به عرصه سياست نهاد.
وي در اولين انتخابات پارلماني از سوي حزب تندروي "ليکود" (Likud) توانست عضويت کنست را بدست بياورد. در سال 1975 از سوي نخستوزير وقت اسرائيل، به سمت "مشاور نظامي" و در انتخابات سال 1977 به سمت وزير کشاورزي و شهرکسازي منصوب گرديد، چراکه از نگاه مقامات ارشد صهيونيست، سابقه درخشاني در شهرکسازيهاي غيرقانوني از خود بر جاي گذاشته بود.
در سال ???? ارتش تروريستي اين رژيم با تجهيزات و سلاحهاي اهدايي آمريكا، انگليس و فرانسه و پشتيباني سياسي، تبليغي و اطلاعاتي آنان، بيروت پايتخت لبنان را پس از بيتالمقدس به اشغال خود درآورد.
در جريان همين جنگ، زماني که "شارون" وزير جنگ رژيم صهيونيستي بود (بين ?? تا ?? سپتامبر) دو کشتار بيرحمانه "صبرا و شتيلا" (Sabra and Shatila massacre) رخ داد و هزاران غيرنظامي فلسطيني و لبناني در اردوگاههاي پناهندگان "صبرا" و "شتيلا" واقع در غرب بيروت، توسط شبهنظامياني موسوم به "فالانژ" کشته شدند.
قتل کودکان، کشتار و تجاوز ارتشيان صهيونيست به دختران و زنان عرب سبب شد تا "صبرا و شتيلا" ديگر نه فقط نام دو اردوگاه، بلکه مهر خونيني بر پيشاني تاريخ باشد و شارون، به سفاکترين بازيگر اين تراژدي تبديل شود.
نظاميان صهيونيستي همواره قصد داشتند لبنان را به منطقه امن اسرائيل تبديل کنند. اين حمله يکي از پررنگترين لکههاي ننگي بود که نظير آن را تاريخ کمتر به خود ديده و هرگز از حافظه ملتهاي آزاد و آزاديخواه جهان حذف نخواهد شد.
چراغ سبز اين عمليات، از شخص شارون گرفته شده بود. عمق فجايع اين جنگ چنان بود كه دولت رژيم صهيونيستي، پس از 18 سپتامبر و بازتابهاي رسانهاي اين حملات، براي آرام كردن اوضاع و تنشهاي ايجاد شده، او را از وزارت جنگ بركنار نمود.
شارون از سال ????ـ ???? وزير صنايع بازرگاني رژيم جعلي صهيونيستي بود.
به دنبال اين جنايتها، شارون در سال 2000 وارد مسجد مبارک الاقصي شد، اين اقدام انگيزهاي شد براي فلسطينيها تا جنبش "انتفاضه الاقصي (انتفاضه دوم)" را آغاز کنند؛ فلسطينيهايي که هنوز جنايت شارون در روستاي القبية و صبرا و شتيلا را فراموش نکرده بودند.
"انتفاضه الاقصي" محوريترين ابداع فلسطينيان در دفاع از تهاجمي است که توسط اشغالگران به سرزمينشان تحميل شده است. امروزه جهانيان به خوبي ميدانند که انتفاضه، مصمم است تا بيرون راندن اشغالگران غاصب از سرزمينش به مقاومت ادامه دهد. هرچند در آن دورهاي که شارون، وزير جنگ رژيم صهيونيستي بود، همواره بر ابقاي نيروهايش در کرانه باختري تأکيد داشت و پيروزيهاي مقاومت را با تسليحات پيشرفته خود محو ميکرد.
در سال 2001 بالاخره شارون به عنوان نخست وزير، يعني به سمت بالاترين مقام در اسرائيل، تعيين شد.
وي پيش از نخست وزيري قول داد كه كار فلسطينيان را در ??? روز تمام كند و قدرت رژيمي به نام "اسرائيل" را در منطقه تثبيت كند؛ لذا در دوران نخست وزيرياش از هيچ اقدام وحشيانهاي در قتل و کشتار و بازداشت فلسطينيها در شهرهاي کرانه باختري و غزه فروگذار نکرد.
ايالات متحده آمريکا و انگليس، به عنوان دو بازوي منحوسي که رژيم جعلي صهيونيسم را زاييده و پرورش دادند، اگر بيشتر از اسرائيل، دستشان به جنايات شارون در دوران فعاليتش آلوده نباشد، کمتر نيست.
تعريف منافع مشترک ميان اين سه کشور درست در دوره نخست وزيري آريل شارون تا بدانجا رسيد که به نفوذ سرطاني و حيرتآور لابيهاي اسرائيلي در ميان سران کنگره آمريکا و سناي اين کشور انجاميد. خود شارون که از اوان نوجواني، در بدنه مديريتي رژيم نوپاي اشغالگر قدس حضور داشت، در سال 2001 با افتخار عنوان کرد:
«ميخواهم يک چيز را به صراحت به شما بگويم و آن اينکه درباه فشاري که آمريکاييها به اسرائيل ميآورند، اشتباه نکنيد. اين ما يهوديان هستيم که آمريکا را تحت کنترل داريم و اين را آنها به خوبي ميدانند.»
شارون صاحب انديشه ايجاد ديوار حائلي است که بسياري از اراضي فلسطيني را جدا کرد.
"عوزي بنزمان" نويسنده اسرائيلي در کتابي با عنوان "شارون قيصر اسرائيل؛ کسي که خط قرمزي نميشناسد" تمامي اقدامات شارون را ذکر کرده و اسنادي موثق ارائه داده که نشان ميدهد شارون در تمامي عملياتهاي ترويستي عليه فلسطينيها دست داشته است.
شارون کسي بود که دستور ترور رهبران نظامي فلسطين از جمله "شيخ احمد ياسين"، بنيانگذار جنبش حماس و از مبارزان برجسته فلسطيني و نيز ترور شماري ديگر از رهبران برجسته مقاومت از جمله "عبدالعزيز الرنتيسي"، از بنيانگذاران جنبش حماس را صادر کرد.
*** 2006 تا 2014: حيات نباتي
بدون شک نميتوان تمامي جنايتهاي شارون را در چند خط محدود کرد. افراطيترين سران صهيونيست، وي را يک "قهرمان" مينامند، و اين در حالي است که نويسندگان سرشناس در نوشتههاي خود از وي با عناويني چون "بلدوزر"، "گرگ گرسنه"، "دراکولاي خون آشام" و غيره ياد ميکنند؛ صفاتي که ماهيت و خوي وحشي شارون را توصيف ميکند. البته شارون در اواخر عمر خود به دليل عقب نشيني از غزه و شکست از مقاومت فلسطين، مورد انتقاد خود صهيونيستها نيز قرار گرفته بود.
شارون در ميانه جنايت و خونخواري، ناگهان در روز ? ژانويه سال ???? به دليل سکته مغزي سنگين در بيمارستان بستري شد و اداره? کليه امور نخست وزيري رژيم صهيونيستي را به "ايهود المرت" معاون نخست وزير واگذار کرد.
"قصاب بيروت"، از آن زمان در فلج کامل و وضعيت کما به سر برد و از طريق سرم تغذيه ميشد. هرچند پزشکان از او قطع اميد کرده و از خانواده اش خواسته بودند تا او به طور طبيعي بميرد، اما خانواده وي همچنان خواستار انجام اقدامات لازم براي زنده ماندن وي شده بودند. هزينه هفت سال نگهداري و مراقبت از شارون، سالانه نزديک به نيم ميليون دلار برآورد شده است.
در سال 2011 پزشکان بيمارستان صهيونيستي محل نگهداري وي، مجبور شدند به علت تعفن اعضايي از بدنش، بخشي از اعضاي داخل شکم وي را از بدنش خارج کنند.
به نقل از روزنامه آلماني "اشپيگل" فقط و فقط خانواده شارون ميدانند که وي در لحظات مرگ، چه ظاهري داشته است. حتي در طي اين هشت سال زندگي نباتي، شارون به طور کامل از دوربينهاي خبرنگاران، مخفي نگه داشته شده بود.
شارون، مرد خونخوار ضدّ فلسطيني، قاتل کودکان بيگناه، فرمانده حملات شبانه به مناطق مسکوني و مرد آغاز شهرکسازيهاي يهود، روز 11 ژانويه 2014 در سن هشتاد و پنج سالگي مرد.
(گزارش از طاهري)
يوم کيپور 1973
سال 1976
شارون در سال 1981 وزير جنگ اسرائيل شد
شارون در کنار بگين
شارون و همسرش ليلي در سال 1982
شارون در کنست 1985
شارون و عباس 2003
شارون در سخنراني در کابينه اسراييل در سال 2005